تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



بەرودواکەفتن پا
دو دل شدن، پا¬بەپا کردن، پس و پیش افتادن پاها.
ترەک پا
ترک پا.
ترەک پا
ترک پا.
سەدای پا
شَرفه، شَلپوی، چَمچَمه
سەنگین پا
سنگین پا، گران پا
مووچ پا
مُچ دَست.
پا
پا، پای.
پا
پا، پایه. (پایەی میز، صندلی مثلاً)
پا
پایه، پلّه، پَغنه. (پلەی نردبان)
پا
پا، ماشه. (ماشەی تفنگ مثلاً.)
پا
بُن، بیخ، زیر، سایه، دامنه. (پای دیوار، درخت، کوه...)
پا
پا، شگون، آمد. (خَوش پا)
پا به زەوی نەکەفتن
شادمانی، خرسندی، پا به زمین نیفتادن. (کنایه است.)
پا به یەکا هاتن
پا نیان به گیانا
کەف پا
کف پا، شکم پا
درگای پاشا
داخل، داخول.
دیان پاکەوکەر
دَندان پریز، دَندان آپریز، دَندان پاک کُن، خلال. پیلو.
فەتاح پاشایی
لووت پان
پَهن بینی.
ماوت پاکەوکەر
لیف، سمه، ماهوت پاک کن.
ناوچاو پاک
پاک رخسار، روشن چهره، نی اختر، خوش بَخت.
نیس پاک
زَریوه، نیست پاک، روان پاک. (نیست مَحض)
پابازی
پابێڵ
پابیل. (پابیل کردن)
پابەرجا
پدرام، نیوساد، پابرجا، پایدار، جاوِدان، هَمیشه.
پابەره
ازار، شَلوار، شلوال، تُنبان، پاجامه. (اورامی است.)
پاتیل
پاتیل، پاتیله، پاتله، لَوید. (قَزغان بزرگ دهن گشاد)
پاتەخت
پای¬تخت، شاەنشین.
پاجا
یَکباره، یَکهَو، پَهَو، هَمه.
پاجرکێ
پاورچین، آهسته.
پاجەڵه
پاهَک، باهَک، اَشکلَک، شکنجه.
پاخستن
از پا افتادن، خسته شدن، واماندن، ماندن، جاماندن.
پاخلیسکیان
پا لغزیدن، لَغزیدن.
پاخلیسکیان
گُناه، پالَغز. (کنایه است.)