تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



لەگۆچوون
خیره شدن، خُشک شدن، چاییدن، تَرَغدیدن، سُست شدن. (بی حس شدن دست یا پا مثلاً از سرما)
لەگۆچووگ
چاییده، تَرَغدیده، سست شده.
لەیەک دەرچوون
مارتووڵە
مارتوله، ماربچه، بچه مار.
مارتووڵە
کرم. (کرم معده)
مارمزووک
مارمولَک، مارتورَنگ.
مازووڵ
زَبهیده، بَرداشته شُده، بَرکنار شده، خانه نشین.
مازووڵی
زَبهیدگی، از کار ششدن، بیکاری، بیکر شدن، کنار گرفتن، کنار گیری.
مازووڵی کێش
زَبهیده کَش، بیکاری کَش. (کسی که در معزولی کاردار، مودت را از دست ندهد)
ماقووڵ
دانسته، پَسندیده، دانش پَسَند، دانا پَسَند، خرَدپَسَند.
مالووسکە
شمش، برآمدگی، برآمدن. (جای چوب یا شلاق بر بدن)
مامووتە
مَحمود، سَقمونیا.
ماچومووچ
چَپچاپ، بوس و لوس، بوس و کنار. (بوسیدن و لیسیدن)
متوموورە
خَرمَک، خَرتَک.
مردارەوبوون
مردار شدن، ( در غیر مأکول « توپین » مُستعمل است.)
مردارەوبووگ
مُردار، پَلید.
مرۆچەسوورە
شود، مورچه خاکی.