تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



خاوەوبوون دڵ
گَرسنگی، دل¬رفتن.
خاکبووسی
خاک¬بوسی، زمین¬بوسی، به خاک افتادن.
خرنووک
خرنوک. (برادر مازوج)
خرووجی
نابوک، پَکوک، پَلوک، پالانه.
خلێرەو بوون
تلَو خوردن، غَلتیدن، گردیدن، سرازیر شدن.
خلەو بوون
تلَو خوردن، غَلتیدن.
خلەو بوون
خوتووت شوعاعی
پرتوکَشَک. (کشک¬های پرتَو.)
خورووک
خارش، پخپَخو، پَخلوچه، پَخلیچه، غلغلَک، غلغلیچ، غلملیج، غلملیچه، غلغچ، غلمچ، گلگک، گلگلیچه.
خوسووسیەت
چاپلوسی، فروتَنی، سَیغود.
خوسووف
ماەگرفت.
خوسووف
فرورفتن. (زمین مثلاً.)
خوشنوود
خَرَم، شاد، شادان، شادمان، خُرسمد، خوشنود.
خوشووع
کوچَکی، فروتَنی، خاموشی.
خووس
خوس، خیس، آغار، آغال، آغارش، آغالش، فرغار، فرغارش.
خووس¬نیان
خیس گذاشتن، آغار نهادن، فرغار گذاشتن ... .
خووسانن
خوسانیدن، خیسانیدن، فَرغاریدن، فَژغاریدن، آغاریدن، سرشتن، به هم سرشتن.
خووسیان
خوسیدن، خیسیدن، ژفیدن اَغارش، آغارش، آغالش، فرغارش، سرشته شدن.
خووسیان
خَویدن، خوَی کردن.