تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



زاوزوه
زادوزه، زەوزاد، بچه، فرزند، نواده. (زاد و ولد)
زوزووکه
ماژموژ.
زووزه
زوزه، مویه.
زووزه
تیکوز. (خوراکی است کەفقرا هنگام گرانی از کشک یا پنیر می سازند و می خورند و خیلی بد طعم است.)
زووزوو
زودزود، گوزگوز، پسپاس.
زکوزاکەر
زەڕوزیو
نهوده، زیور، زروزیور.
سووزن
سوزن، گونَند، جوال دوز
سووزنە
سوزنده، سوزا
سووزیان
سوختن، سوزیدن، سوجیدن، پایازی، پوازی سوزش
سووزیان
سوزش، گُزاز
سووزیاگ
سوخته، سُخته
سووزەنی
سوزنی، (پارچه ای که روی جاحمام اندازند)
سووزەنەک
پرمیوه، سوزاک
سەرگوزەشت
سروا، اندار، اَنگارش، انگارده، سرگذشت، داستان افسانه
سەوزبوون
سەوزبووگ
سبز، سبز شده، رویا، روییده، رسته، دمیده
سەوزخڕ
رُمون، آرمون، پیش خرید
سەوزفرۆش
تَرفروش (بر وزن فاعل استو مقصود مصدر است)