سورانه، ( پولی که دیوان از داماد یا کسان عروس می گیرد

سرخاب، سرخی، گلگونه، غُلغونه، وُلغونه، بُلغونه، آلگونه، آلغونه، گُل غنچه، گونا، گوناب، غازه، غَنجر، غَنجَره، گَنجَر، گَنجَره، گَنجار، گَنجاره، غَنجار، سرک

زنوییدن، زوزه کشیدن. (سگ یا گُرگ مثلاً)

افراز، سرابالا.

بردوختن، دوختن.

گُراز، خوک.

گَبران، گَوران، مُغان، آتش پرستان.

گَبرائیل، پاک روان، روان پاک.

آش عاشورا، هفت دانە، آش مقیل.

گرسنە، گشنە، گسنەە. (اورامی است.)

کزن، کدن

بارستان، جَگارستان، کَنگاشستان، کَنگاجستان.

هُرّا، غریو، غروبه، غُرُنبه، غُرونبه، دَن، نوفه، گَوگا، غَوغا، هنگامه.