تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



هەڵگیر
بردار، بردارنده، پذیرنده.(اسم فاعل است.)
پاش¬هەڵگیر
ترک¬بردار.
هەڵگیریان
برداشتەشدن، پذیرفتەشدن. اندوختەشدن. بلند شدن.
هەڵگیریاگ
برداشتەشده، پذیرفتەشده، اندوختەشده.
هەڵگیریاگ
برداشتەشده، دنبال افتاده. (زنی کەدنبال نامحرم افتادەباشد.)
دووهەڵگیر
دُمگیر. (اسب)
پاهەڵگیر
پاکش، راەنَوَرد، راەگَستر، اُلاغ، چارپا، چاروا، اسپ.