تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



تەناف جل هەڵخستن
رزه ،رژه ،رجه ،راوند ،اَوننگ ،اَوشنگ.
هەڵخستن
انداختن، بالا انداختن. (آجر مثلاً برای بَنَا.)
هەڵخستن
آفتاب دادن، باددادن. (لباس را مثلاً جلو آفتاب انداختن یا روی سیمان انداختن.)
هەڵخستن
جَستن، بَرجَستن. (آب فوراەمثلاً)
هەڵخستن
ساختن، بُنیاد کردن، بَرپا کردن، دُرُست کردن.
هەڵخستن
هەڵخستن
اسکیزیدن، آلیزیدن، جُفتَک انداخت.
پەت هەڵخستن
دارزدن، ریسمان آویختن، خفه کردن.
هەڵخستنەوە
بَرجَستن، وَرجَستن، وَرجَهیدن، شلنگیدن، جفتیک انداختن. (آب از فوارەیا اسکیزیدن اُلاغ)