تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



مەهار
مَهار، ماهار، وَرَس.
مەهار کێش
سم آهو.
مەهاربەن
پالَهَنگ، پالاهَنگ، مَهاربَند، کوتَل کَش.
ناهاڵ
ناراست، نادرست، ناقُلا، نبرد، شَیتون.
ناوهاوردن
پَرورش، پَرستاری، پَروَرش دادن، پَرستاری کردن.
نهایەت
کران، پایان، فَرناد، اَنجام.
نەهات
نامَد، نیامَد، بَدبَختی. (ضد «هات» یعنی: آمد.)
نەهات
نیامد.
نەهار
نهار، ناهار، نَخاره.
نەوهاڵ
نَونَهال، نَوجَوان، نَرَسیده.
نەوهاڵان
نَونَهالان، نَوجَوانان، نَورَسیدگان
هاروهاج
دیوانه، هرزه، چالاخ.
هاهاو
اَهاهای. (ندای دور)
هاوارهاوار
غَوغَا، غَواغَو، خَرویله، چَغبُلَغ، وایاوای، داد بیداد. (تکرار برای تکثیر است.)
هاوهاو
های، اَهای، اَهاهای. (حرف ندا است.)
هێزەوهێزهاتن
آماسیدن، آماهیدن، بادکردن.
هەمیشە بەهار
میشا، زَراوِشان، آردَم، آبرون، آدرگون، بیش بهار، همیشەبهار، همیشەجوان. (در«برهان»، « هیری»، «خیری» را همیشەبهار نوشته، ولی در «تحفەی طب» «خیری» را بە معنی شب بو نوشتەاست.)
هەور جەهانگیر
اَبر جهانگیر.