تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



بەنی
بنده، گناهکار. (که تُرک (یاتاخ) گویند.)
تابەننی
تەبندی(مثل:تە بندی کتاب).
تانج کەیانی
کرزن ،گرزن ،گرزین.
تاڵانی
تالانی ،تارای ،یَغمایی ،چپاوی ،پروه ،یَغما.
توننی
تندی ،تیزی،دژندی ،خَوَندی ،چُستی، چابکی ،چالاکی ،هَنگار ،هشنگارد ،اَتوت.
توننی
تندی ،سختی ،شَجام. (سختی سرما،یا گرما)
توننی
تندی ،آلیزی ،آلوسی ، نژندی ،آلغدَگی ،درشتی.
تەنی دار
تەوانی
مانده. (باقی مانده).
جلبەنی
جُلبَندی، جانتا.
جوانی
جَوانی.
جوزنی
پازتاری، لَختی. (ضد «کلی»)
جیسمانی
تنی، تنانی، اَبدامی.
جەمام شکێنی
از بند درآوردن، گرداندن، گردش دادن، آسایش شکنی، خستگی شکستن، از خستگی در آوردن.
حەیرانی
خیری، خیرگی، آسیمگی، آسیومی، آسیونی، آسمندی، تیبی، شیبی، ...شگفت، شیکفت.
خواردەمەنی.
خوردنی، خورا، خواره، خور، خوراک، خوراکی، خوان، خوال، خوالی، رَنجان، لوت، پوت.
خواستەمەنی
ارمان، سَفته، سپَنج.
خوێنی
خونی، خون¬ریز، خون¬خوار، تَرخون، آدُم¬کش.
خوەش نگینی
شگون، خوش¬بختی، خوش¬نگینی، خوش¬آمد.