تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



حوناق
خُناک، زهرباد، بادزهره، خفگی. (خفگی از شدت گریه.)
حەسەنات
آردن، اَرزانش، ارزاش، نیکی، خوبی.
حەفتەوانان
هفت اَورنگ.
خاونامه
گُزارنامه، گَزارش¬نامه، بوشاسب¬نامه، خواب¬نامه.
خاکەناز
اَنگُر، خاک¬انداز.
خرینامه
خریدنامه.
خوناق
خُناک، بادزهر، زَهرباد.
خووناو
خوناو. (آب قاورمه]
خووناوه
خونابه. (آبی سرخ یا سیاه که از تنەی درخت بیرون می¬آید.)
خوێناو
خوناب.
خوێناوه
خوێناوڵین
خون¬آلود.
خوێناۆه
خونابه، سرشک. (لعاب قرمزی که از درخت توت مثلاً می¬آید.)
خوەش¬ئەنام
خوش¬اندام.
خەنازیل
دژپه، دژپیه، دژپیل، دَشژیل، دُشتژیل، دُشپل، دُشبل، چَخش، جَخش، دامغول، دیوغول،، غَر، لَک، گره.
خەنان
خندان، خوش¬رو.
خەنان
خنادن، باز شده، شکفته.
دانامە
سیاە وسفید.(فقط در مو استعمال می شود.)