تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



ناپەسەن
ناباب، ناپَسَند، ناوَسَند.
ناچار
ناچار، ناگُزیر، ناگُزِر، ناگُزران.
ناچێ
نمی مانَد.
ناچە
ناوچه.
ناڕاس
دَغا، ناڕاست، نادرست، ناپاک، ناقُلا.
ناڕوان
نارَوان. (درس مثلاً)
ناڕەحەتی
ناسودَگی، نا آسودَگی، نیاسودَگی.
ناڕەزا
نخواه، ناخواستار، ناخشنود.
ناڕەس
نارَس، نَرَسیده.
ناڕەو
نارَو.
ناک
ناک، گین. ( غمناک، غمگین: صیغه ی ذوکذا است، تنها استعمال نمی شود.)
ناکام
ناکام، ناخواست، جوانه مرگ.
ناکاو
ناگاه، ناگهان، ناگاج، ناگرفت.
ناکوڵۆکار
ناتراشیده، ناهموار، قُلُمبه، کُلُنبه، پُک و لُک، زُمُخت، خَر. ( خَرسَنگ، خَراَمرود)
ناکەس
ناکَس، جَلَب، کَسَندُر، بدنژاد، بی نژاد، پَست.
ناگا
ناگاه، ناگاج، ناگهان، ناگرفت، بی آگاه.
ناگوار
ناگوار، ناگَوارد، ناگَوَرد، ناخوش، نارَوا، ناچَسپ.