تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



تەعبیر نامه
گزار نامه ،گزارش نامه.
قسەی نامەربووت
سنسان، سَنسَن
قوەی نامیە
شسن، رویایی، رویا
نامدار
نامدار، ناموَر، نام آور، نامی. ( دارای نام و آوازه)
نامووس
ناموس، اَرز، اَرج.
نامی
رَستَنی، بَر رَسته، بالنده.
نامیە
شَسن، رویا، رویایی، بالنده. (نیروی روییدن)
نامە
اُلام، نامه، خوشته، کاغذ، دَستینه.
نامەخوا!
نام خدا!، به نام خدا! ( در مقام تمجید یا انتقاد می گویند.)
نامەد
نامَد، نیامَد، بدبختی، بدنگینی.
نامەربووت
سَنسان، سَنسَن، بی یاسا.
نامەرد
اَلِغ، حیز، نامَرد.
بارنامه
بارنامه. (ورقەای کەتفصیل بار در آن نوشتەمی شود.)
باسنامه
بیرنامه
یادنامه. (دفتر خاطرات)
تەڵاقنامه
فنور نامه ،کشاد نامه ،گشاد نامه ،هشته نامه ،آزاد نامه ،رها نامه ،جدایی نامه.
خاونامه
گُزارنامه، گَزارش¬نامه، بوشاسب¬نامه، خواب¬نامه.
خرینامه
خریدنامه.
دانامە
سیاە وسفید.(فقط در مو استعمال می شود.)
ساڵنامە
سالنامه، سال نُما
شەهادەتنامە
گواهی نامه، گواه نامه
نەنگنامە
نَنگ نامه، کهب نامه، نامەی رسوایی.
پەنامگا
پنامگاه، نهانگاه، اَبشَتگاه، آبَشتگاه، آبَستگاه، مَکو.
پەنامەکی
پَنامی، پنهانی، نهانی، پَنام، نهفته، راز، رازه، پوشیدنی.
ڕۆزنامە
روزنامە، روزنامچە.
کارنامە
کونامار