تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



مژ
مه، میغ، ماغ، تَزم، نَزم، تَژم، نَژم، وَشم، خوَزم، مُژ، کَواره. ( ابری که مُلاصِق زمین باشد.)
مژ
مَک، مکیدن، مکنده.
مژمژ
مِشمش. ( پارچه ای است از کتان نازکتر.)
مژمژە
گُل مَک. ( پروانه ای است کبود رنگ، خرطوم درازی دارد، لعاب گل ها را می مکد.)
مژمۆر
موژان. ( چشم نیم باز مانند اینکه خواب آلود باشد، چشم خواب آلود را نیز می گویند.)
مژن
ویار، کیار، کیارا، تاس، تَلواس، تَلواسه.
مژین
مَکنده، خننده.
مژێن
مکیده، خندیده
مژە
مُژه، مُژگان، مُژه گان
دۆشاومژە
انگشت گواهی.
مژمژە
گُل مَک. ( پروانه ای است کبود رنگ، خرطوم درازی دارد، لعاب گل ها را می مکد.)
هەڵمژین
مَکیدن.(پستان را مثلاً)
بزنمژ
بُزمَجه، بُزمَژّه.
شیرمژ
ستاغ، تَجار، تَجاره، شیرمَک (کره ی شیر خوار)
مژمژ
مِشمش. ( پارچه ای است از کتان نازکتر.)