تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



ماچومووچ
چَپچاپ، بوس و لوس، بوس و کنار. (بوسیدن و لیسیدن)
متوموورە
خَرمَک، خَرتَک.
موددەعیل عومووم
دهکار، دَهیوپَد. دادستان.
مڵومووش
جُستجو، کُنجکاوی.
مەئموور
جایی، شاشگاه، کنارآب.
مەحموودە
سَقمونیا. ( شیر علفی است شبیه به لاغیه)
مەغموون
گول خورده، فریب خورده ، زیان کار.
مەیموون
چَز، کُپی، بوزنه، بوزینه، بهنانه، پَهنانه، مَیمون.
مەیموون
مَیمون، گُل مَیمون. ( گُلی است معروف.)
نامووس
ناموس، اَرز، اَرج.
نموونە
نُمونه.
نێرەمووک
کُماسه.
چرامووشی
چراغ¬موشی، چراغ¬دستی.
چەمووش
چموش، پُشت¬نَده. (اُلاغی که برای بار یا سوار پشت ندهد.)
ڕانوموونی
راە نمایی، رە نمایی، راهبری، رهبری، بدرقە.
ژەقنەمووت
زقنه، زقنەموت.
کاکڵەمووشان
زَجال، دیوپا، جولاهَک، جولاهه، تَندو، تَنَندو، کَره تن، کَروتنه، کارتنه، تارتَنه، تارتَنگ، کلاش، عنکبوت
کاکڵەمووشان
کَره، کَری، کَرو، تَفَند، تَفنی، تَنتَه، تَنَستَه، اَنفَست، اَبَرکالیا، کلاشخانه (تار عنکبوت)
کاکڵەمووشان
کوهاموی (بازیچه ی بچه ها است، مقداری خاک تپه می کنند و آب روی آن می پاشندتا یبه اندازه ی یک انگشت روی آن گل شود، سپس از سه یا چهار طرف آن را منضماً شکافته، خاک روی آن را بیرون می آورند یک گنبد می ماند
فەرموو!
بفرما!، بپرما!، بگو!
گێسکەموو
بُزَشم، پَشم بُز، موی بُزغاله.