تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



مردارەوبوون
مردار شدن، ( در غیر مأکول « توپین » مُستعمل است.)
مردارەوبووگ
مُردار، پَلید.
مرداو
مُرداب، تالاب، زُهاب.
مردن
مُردن، مَرگ، زمان.
مردک
مُرده.
مرزە کێفیلە
مامون، کالونی، خُلَندَر، اوشه، آوشَن، آویشَن، آویشه، کنکتو، واشیبه، سَعتر، مرزه ی کوهی. ( تُرک «کاکوتی » گوید.)
مرق
غُرغُر.
مرق لەخۆدان
مرقانن
غُرغُر کردن.
مرقە
غُرغُر. ( صدا از گلو دادن)
مرقەمرق
غُرغُر. ( تکرار برای تکثیر است.)
مروا
مُروا، مُرغوا.
مروار
مروار، جَودان. ( قسمتی از درخت بید است که دسته بیل و خاک انداز از آن کنند.)
مرواری
مُروارید، دُرّ، گَوهَر، کَسپَرَج.
مروەت
مردانگی، آدمیت، انسانیت.
مرچۆڵە
جُجَرَه. ( گنجشکی است سیاه خیلی کوچک.)
مرکانن
غُرغُر کردن.( در گلو غُریدن.)
مرۆخە
مُهره، زوره.
مرۆخە
مخ مازه، رگ مازه