تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



مراد
ریز، ریژ، کام، کامه، وایا، وایه، نیاز، بُژهان، آرزو.
مرافەعە
کَشمَکش، دادخواهی.
مراقەبە
فرزند شاد. ( از مصلحات صوفیه است.)
مراقەبە
سر به زانو، گوی شدن. ( هیئت مراقبه)
مرانن
کُشتن، میراندن، میرانیدن.
مراوکە
شبرم.( علفی است شبیه به نَی.)
مراوی
مُرغابی.
مراوی
مُرغابی، مُرغاوی، اُردک، بَت.
سمراخە
زَهو