تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



لەگۆچوون
خیره شدن، خُشک شدن، چاییدن، تَرَغدیدن، سُست شدن. (بی حس شدن دست یا پا مثلاً از سرما)
لەگۆچووگ
چاییده، تَرَغدیده، سست شده.