تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



قەتیز
بیوس، درمانده، وامانده
حەقەتی
راستی، درستی.
دەرەقەتی نای.
تاب او را ندارد، چار او را نمیکند، همرزم او نیست.(از عهدەاش بر نمی آید.)