تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



قوزوڵقۆرت
قُزُل قُرت، ژقنه موت
حەققوززەحمه
مُزد. (دست¬مزد، پای مزد)
زاقوزووق
زاقوزیق، بچه. (صدای بچه ها، مجازاً بر بچه ها هم اطلاق می شود.)