تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



قیرقولەجەفت
آویزگن،
لفت
نوازش، مهربانی. (خوش زبانی و مهربانی)
مفت
زَب، شَفت، مُفت، چَلمَلَه، راهگان، رایگان، مُفته، مُفتکی.
مفت
خَنج، فَرخَنج، بیهوده، بیخود.
نایافت
نایاب، نایافت، تَنسوق، تَنسُخ، اِکسیر.
نفت
نَو، تازه.
نوقرەکفت
بشار، نُقرەکوب.
نەفت
نَفت.
هاوجفت
هم جُفت، هَمسر، زن و شوهر، هم خوابه.
هەنگفت
هَنگُفت، ستَبر، گُندە، کُلُفت.
هەڕگ سفت
هەڵکەفت
زَبوده، کَمیاب، ناگهان، پیش آمد.
واکفت
باز افتادن. (دوبارەآمدن بیماری)
وایافت
باهوش، وایافت، هوشیار.
پاشەکەفت
ستَنج، بَلخفته، فَلَنجیده، کَوالیده، نهاده، اندوخته، پس¬انداز، یَخنی، آمرُغ.
پۆس کڵفت
بلابَه، بی¬شَرم، بی¬آبرو، پوست کلفت.
پۆس¬کڵفت
پوست کُلُفت.
پێشڕەفت
پیشرفت، روایی.
چفت
بَرَنگ، بَزَنگ، بندمه، چفت.