تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



ئاغری
آغری. (پارچەای است معروف.)
شەغرە
شغره (چند بسته گندم مثلاً که روی شغره کش گذارند و به وسیله الاغ حمل کنند)
شەغرەکێش
شغره، شغره کش
مەغروور
کله باد، خودپسند، خودخواه، خودبین، خودستا، فَتو، فَتوده.
مەغریب
باختر، خورنشین.