تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



شووش
شمش، شوشه، شیوشه، شَفشه، خَفچه، سوفچه
شووش بەستن
شمش بستن، برآمدن، (شمش بستن بدن از اثر ضربت چوب مثلاً)
شووش یەخ
دَرگله، درگاله، درگلاله، دَنگاله، دَنگداله، گُلفَهشَنگ، کَلفَهشَنگ، کَلفَخشَنگ
مەخشووش
آشفته، به هم خورده، دَرهَم و بَرهَم.