تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



گاڵۆک پشت گرتن
گُواز پشت گرفتن
گشت
هَمه، هَمَگی، هَمَگان، هماد، همادی، رُت، اَزمَل، شگاله، روهم، روی هم، سرهم.
گورگەپشت
خرپشت، ماهی پشت.
گوزارشت
گزارش، گزاره.
گوزارشت
گُذارش.
گوزارشت دان
گذارش دادن.
گوزەشت
گذشت، آمُرزش، بَخشایش.
گوزەشت کردن
گُذشتن، گُذشت کردن، بخشیدن، دَرسه، دَرَسته، دَرَشته، دَرپه،دامود:
گوشایشت
گُشایش، فَراخی، فَراخنا.
گونجایشت
گُنج، گُنجش، گُنجایش. گُنجیدن.
گوێ لە مشت
خوش باور، گوش در مشت. (کسی کەهر کس هر چەبگوید بشنود.)
گۆشت بێخ دیان
آره، گوشت بُن دندان.
گۆشت ترنج
اَبست، آبست، بالَنگ، پیەترنج، گوشت ترنج.
گۆشت وشکەوکریاگ
کاک، فَریس، فَریش، فَریز، بهار خوش، گوشت خُشکیده.
گیان کەنشت
جان کَنِش، جان کَندن، جان دادن.
گەشت
گشت، گَردش، گَشتن، گاشتن، گاشت، گردیدن.
یاداشت
یادداشت، یادنامه.