تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



نشان
نشان، نشانه، بُنَک.
نشان
نشان، نیشان، نشانه، مدال.
نشان
نشان، جقه.
نشان دان
نشان دادن، آموختن.
نشانکرد
نشانی، نشانه، نشان شده.
نشانی
نشانی، نشانه، فروزه.
نشانە
نشانه، نشان، دَفک، اِرَم، آماج، نَموک، تَموک، تَکوک، تَلوک، بَکوک.
نشانە
نشانه، تیل، چَخَک. بادامه، خال.
نشانەی مووسایی
گرده، عَسَلی، سَردوشی، زردپا، پارەی زرد. (پارچەی زردی کەیهودی برای شناسایی بر دوش می دوختند.)
نۆشاتر
نَشادر، نَوشادر، قاطون.
نەڕشان
میان دوش، بالای دوش.
هاوشاخ
هَم شاخ، هَماورد، هماویز، هَم نَبَرد، هَم زور.
هاوشاری
هَمشَهری.
هاوشان
هَمسر، هَم پایه، هَم جاه، هَم باره، هشم داب. هَم داراب.
هەڵتڵیشانن
شکافتن، پارەکردن.