تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



شناسین
فاسید
تباه، گندیده، ازکارافتاده
فتوانووسین
دینادان، وَچَرنوشتن، رَوادادن
فیسیان
فیسیدن، آغارش، آغالش
فەسیح
شیوا، گویاف سُخَنوَر، صُخَن پَرور، سُخَن سنج، سخن پرداز، زبان آور، تَرزَبان
قیرسیچم
زفت، ژَکور، زَکور، فروده
قەسیان
هراش، مراش، شگوفه، اَشگُفه، اَکماک، اَکمال، برگردانده
قەسیدە
چَگامَه، چَکامَه، چَغامه، چَغانه، چَگانه
قەسیل
خید، خَوید، خَسیل (جَو تر)
ماسیلە
ماهیچه. (جانوری است شبیه به ماهی که در خان های مرطوب پیدا می شود.)
ماسین
آماسیدن، آماهیدن، آمالیدن، پَنامیدن، برآمدن، بادکردن، آماس آوردن.
ماسیگیر
ماسیەوچنە
مزەئاسیاو
مُزده، تَزده، تَژده، تَرده، مزد آسیا.
مسیوەت
موژ، موژه، سوک، آسیب، گزند، سختی.
مسیوەتی
آهنجان، رَنج کَش، سختی کش، سوک زده.
موتتەسیل
چَسپیده، پَیوسته، پَی در پَی، دَمادَم، رَمارَم، پُشتِ سَر هم. هَمازه، همیشه.
موتەحەسسین
بَستی، پَیخُست، دژنشین، پناهنده.
موتەعەسسیب
فَرهودی، بَرنایشت، سخت کیش.