تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



داڕزیان
فرو ریختن، از هم ریختن، فَرکَندن، فَرسودن، پوسیدن.
سووزیان
سوختن، سوزیدن، سوجیدن، پایازی، پوازی سوزش
سووزیان
سوزش، گُزاز
مێزیان
میزیدن. ( شاشیدن آسیا که گندم میان زیر دوزخه می ریزند.)
نیاوەزیان
نَتوانستن، ندانستن. (عقل نرسیدن)
هەڵخزیان
بَرخزیدن، بالاخزیدن، برکشیدەشدن.
هەڵوەزیان
بالارفتن.
هەڵکزیان
سوختن، خنجیریدن، سُرخ شدن. (سوختن پشم یا سرخ شدن گوشت مثلاً)
پلەترازیان
سُست شدن، پشیمان شدن، پله از جا درآمدن.
پلەترازیان
اَنگُشت رها شدن، اَنگُشتَک در رفتن، تلنگ در رفتن. (غفلتاً گلوله از بین انگشت رها شدن.)
پڕووزیان
خنجیریدن، پَخسیدن. (سوختن پشم، مو و امثال آن.)
پەزیان
پَزیدن، پُختن.
ڕزیان
رزیدن، ریختن، ریزش، فروریخین.
ڕزیان
ریختن. (ریختن مو مثلاً.)
ڕزیان
ریختن. (برگ درخت مثلاً.)