تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



خوان¬زین
میره، خانەزین، میان¬زین.
داینەی زین
جناب، جُناغ، کَفچَک، تُنبیک، تَنبوک.
دیان زیادی
هَریار، هَژهار.(دندان اضافی که اسب یا انسان در می آورد.)
زیاد
بیش، فره، فراوان، فرایسته، فراز، فزون، افزون، بسیار.
زیادبوون
فزون شدن، افزون شدن، افزودەشدن، فراوان شدن، فرایستەشدن، بسیارشدن، فزایش، افزایش، پالش.
زیادبوون
بالا آمدن، رورَفتن.
زیادتر
بیشتر، فزونتر، افزونتر، برتر، بالاتر.
زیاده
زاستَر، فرایسته، فراز.
زیادکردن
افزودن، بسیارکردن، روگذاشتن.
زیادی
خَشیش، پالش، فزایش، فزونی، افزونی، بَرتری.
زیارەت
گور، دخمه، ستودان، آرامگاه، مَغاک.
زیارەتان
گورستان، مَغاکستان.
زیان
اَفگانه، آفگانه، فگانه، کفانه.
زیان کردن
اَفگندن، انداختن.
زیان کردن
زیان رساندن. (افگندن حیوان مثلاً توی زراعت.)
زیانکار
زیانکار، زیانده، زیان رسان.
زیانەخورۆ
زیانکار، درنده، دیوانه.
زیت
زیچ، تیزچشم، تُندچشم.
زیته
غمازک، ماشه.