تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



زڵەزڵ
سرخ شدن. (سرخ شدن آهن از آتش.)
زڵەقیان
آشفتن، بەهم خوردن، شلوق شدن، آشوب شدن.
زڵەقیاگ
خَلاب شده، گِلاب شده.
زڵەقیاگ
شلوق شده، بەهم گرەخورده، آشوب شده، آشفته.
ڕەزڵەپێچ
فاشرا، فاشرستین، برابران، شش بندان، هزار چشان. (به یونانی سطاریون گویند.)
گەزڵەک
کارد، گَزلَک.
نەزڵە
سَردَرد. ( برادر زکام)
هەوڵەزڵزڵە
آتَشَک، آبلەی درشت، آبلەی فرنگی.
ڕەزڵە
رَزه، بارَج، اَورَنگ، اَورَنج، سَگ انگور، سَگَنگور، تاج ریزی، روباه تربک.
ڕەزڵە
مازە، مازَن. (بند پُشت)