تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



تەڕوتازه
تروتازه ،تری ،تژه ،تژ. (گوشت یا خیار مثلاً.)
تەڕەتیزه
تره تیزک ،تره تندک ،تیزک ،ونده ،اَنداو ،کیگر ،ککژ ،ککش ،کیکیش ،کیکیر ،کهزک ،کهزل.
جزه
دُزدی، دَست بُرد.
حافزه
بیرگاه، یادگاه، ویرگه.
حەیزه
هَیزه، شکم¬رَو. (امتلا از آب، ضد «تخمه».)
خوازه
روا، سَفته.
خوای تەوەرزه
نمک تَبَرزد، نمک سفید، نمک بلوری.
خوەشمەزه
خوش¬مزه.
خەرەنگەزه
مژمژ، خَرمنج، خَرمیخ، خَرمَگَس.
خەمزه
غَمزه، غَمز، ناز، بَشک، خَنج، غَنج، غَنح، شَن، تیباش، شکَنه، گرشمه.
خەمزه کردن
غَمزیدن، غَنجیدن، ناز کردن، بَشکیدن، گرشمه کردن.
زووزه
زوزه، مویه.
زووزه
تیکوز. (خوراکی است کەفقرا هنگام گرانی از کشک یا پنیر می سازند و می خورند و خیلی بد طعم است.)
وزه
دَسترس، تیررَس.
پانزه
پازده، سپَنج، سەپَنج.
پاکیزه
پاک، پاکیزه، بیژه، ویژه، اویژه، بیژ، ویژ، مازد، مَزد.
پرزه
پُرزه، پُرز، کُلک، ریزه.
پشت مازه
مازه، مازن، مازو، فُراک.