تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



جارەوجاری
گاەگاهی.
جافری
شایی، جعفری. (ترەای است معروف خوردنی)
جانبداری
دوستداری، کُمَکی، هواخواهی، سپَرشدن.
جفتگیری
جفت شدن، پیوستن، به هم چسپیدن. (جفت شدن طیور و حیونات مثلاً.)
جڵەوگیری
جلوگیری پیش¬بندی.
جۆری
جویی، جُستن، پیدا کردن.
جەبری
شَمپوری. ( ضد «اختیاری»)
جەعبەی عەتاری
تَنَنگو، کَکَدان.
جەنگ زەڕگەری
جنگ زرگری، جنگ ساختگی.
حازری
آماده، سردستی.
حەشەری
جنده، بدکاره، نابکار.
خواری
خواری، زبونی.
خوازگاری
خواستاری، خواستگاری، کَنگاله، کَنغاله.
خوری
خوەش ڕەفتاری
خوش¬رفتاری... .
خۆداری
خودداری، خویشتنداری، خودگیری، خودگرفتن.
خۆرج ئاوداری
بارجامه، خورج آبداری.