تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



پانەوکردن
پَهن کَردن، پَخج کردن.
پانەوکردن
پَهن کردن، گُستردَن. (فرش مثلاً)
پاهەڵگردن
پابرداشتن، تند رفتن، چالاک رفتن.
پاوەجێ کردن
پابَرجا کَردن، اُستوار کردن.
پاک کردن
پاک کردن، پوست کندن. (خیار، انار، بانجان، مثلاً.)
پاک کردن
پاک کردن، بوجاری کردن، باددادن.
پاکردن
پی کردن، پابُریدن.
پاکردنەوه
پاگشودن، پاگُشادن. (دعوت از کسی که از آمدن خودداری می¬کند.)
پاکەمی¬کردن
ماندن، مانده شُدن، پُشلنگ¬ گشتن، رَزده شُدن، کوتاه آمدن.
پاکەو کردن
پاکەو کردن
پاک کردن. (عرق بدن یا عن دماغ و امثال آنها.)
پاکەو کردن
پاکەو کردن
بریدن، پیراستن. (باغ، درخت مثلاً.)
پاڵفته کردن
بیختن، از پارچه درکردن، پالودن، پالادن، پالفتن.
پردوو
فُدره، پَدره، پوشه، زمو، اَنبیره. (پوشش بالای تیر خانه که نَی یا حصیر یا شاخەی درخت می¬اندازند.)
پردۆخیان
پرهودن، برهودن، برهودن، بیهودن، هودن. (نیم سوخته شدن پارچه.)
پردۆخیاک
پَرهوده، بَرهوده، بَیهوده، بَیهود، هوده، پید. (پارچەی نیم سوخته.)