تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



حەربه
گَدَر، گَدرَک، تیغ، جان، ژان.
خەربه نگ
خربنگ، گَرچَک فرنگی.
زربه
زبره، درشته.
چوارزربه
دَک، دَغ. (چهر ضرب: ریش، ابرو، سبیل، مژه. «دک¬زده» یا «چهار ضرب» زده یعنی: هر چهار را تراشیده باشد.)