تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



ئیبراییم
پراهام، پرهام، اپراهام. (اسم است.)
ئیزرایل
جان ستان، ججان شکار.
برایی
بَرادَری.
بەرایی
پیشین، نخستین، جلَوی، پیشرَو، پیش آهنگ، قَلاوَز.
جبراییل (جبرائیل)
گبرئیل، سروش، روان، نوشیدن، نوشین روان، نوشیروان، روان بَخش، روەپاک، جان پاک، جان شیرین، فرشتەی دانش، پروندەی انسان.
دارایی
دارایی
سەحرایی
بیابان، دشتی، کوهی
سەرایدار
سرادار، سرایدار (مواظب کاروانسرا)
سەفارایی
دَخ آرایی، راسته آراستن، رسته آرایی، رَج دادن، سان دادن
پەزێرایی
ژَذیرایی، مهمان¬داری.
گزەر سەحرایی
نَهشَل، شَقاقُل، زَردَک صحرایی.
گەوراییل
گَبرائیل، پاک روان، روان پاک.
برای باوکی
بَراداندَر، برادراندر، پسر پدر.
برای دایکی
براداندر، برادراندر، پسر مادر.
برای دایکی و باوکی
بالو، دَادَر.
بگرای بگر
بگیربگیر، بگیر و ببَند.
دارای عیلم و عەمەڵ
تنوتاس، توانا و دانا.
سەحرای بایر
بیابان، کویر، دوخ
سەرای شایی
دربار، بارگاه، بارجاه، اوغر، سپرلوس، اسپرلوس
مەجرای با
بادخَن، بادغَر، بادخور، باجه.