تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



باران
باران، کاخه، کاخَر.
باران تون
باران دوشت (باران دشت )
باران ناوەخت
خَمینه، باران ناهنگام.
باران کەم
بو حران
آستان.
بگیران
گُذاشت، جا گُذاشت، فرو گذاشت، فراموش کرد. (ماضی است.)
بۆران
بوران، کولاک، دَمه.
بەختەباران
(باران در خردادماە)
بەران
قوچ، غوچ، خوچ، راک، غَرم، وشکَل، تَگَل، تَکل.
تاران
طِهران،تهرون،تَیرون(پایتخت مملکت ایران است در ری).
تیر باران
تەتڵه میران
تتره ،شوخی باز ،خوش مزه.
تەتڵە میران
تتره ،تتربو ،تتربوه ،لاغ ،بازی ،شوخی ،خوش مزگی.
تەتڵەمیران
کرم توده. (تودەی کرم از جنس پیله که در صحرا روی هم می جنبند.)
جار جاران
پیش از این، پیشترها، هنگام پیش، پیشتر.