تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



دیار
سُنبات، سَنبوت، دیدار، پدیدار، نمودار، نمایان، هویدا، آشکار، پیدا، جلوه گر.
دیار
رو، روی، چِهر، پهره، رخ، رخسار، رخساره، دیدار.
دیاردی
دیاردی
پیدایش، پیدایی.
دیارگە
دیدگاە، پیدایشگاە.
دیاری
گَزیت، سُفته، فرسته، اَرمغان.
دیاری
خَلعَت.
دیاری دان
پیدا شدن، پدیدار شدن، نمودار شدن، آشکار شدن، جلوەگر شدن.
دیاری کردن
دیارە
پیداست، پدیدار است، نمودار است، آشکار است.
نادیاری
ویدی، ویدایی، دَیدایی، ناپَیدایی، ناپَدیدی.
نادیار
وید، ویدا، دَیدا، ناپَیدا، ناپَدید.