تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



داروبەرد
دارودەسە
تاراس، بَردَسان، وُرَستان، تابین، همراه، کسان.
دارولئینشاء
دفتر، دفتر خانە، دبیرستان، نگارستان، نگارش خانە.(نویسندە خانە)
دارولحکوومه
ارک، دادگاه.
دارونەدار
داروندار، هست و نیست.
داروو
پیداروو
پیەدارو. [پیه و آهک نوشکفته و پنبه به مقدار معین در روی آتش قاتی کنند و برای وصل تنبوشه و کوزەی شکسته به کار برتد.)
نۆشدارو
نوش دارو، پادزهر، شراب.