تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



خاوو¬خێز
زن و بچه.
خێز
خیز، پاشدن (جست و خیز)
خێزان
زن و بچه، خانواده، نان¬خور، خدمت¬کار.
خێزانداز
نان¬خوردار، کساندار.
خێزاو
آب¬خیز، خیز.
خێزیان
پاشدن، بلند شدن.
خێزیان
دمیدن، سبز شدن، بلند شدن، آب¬خیز.
ئەفتان وخێزان
افتان و خیزان.
ئاخێز
خیز، پاشدن، بلندشدن، برخواست، برخواستن.
درەنگخێز
دیرخیز، درنگ خیز، سپوزکار.
دێرخێز
دیرخیز، درنگ خیز، سنگین خیز. سُست، سُست کار، سپوزگار.
لاخێز
لاخیز، سَیلاب.