تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



بەن درگای خیکه
بُندور، بَند خیگ.
خیبره
دانش، سَنجش، سررشته، کارشناسی، کارآگاهی، کاردانی، کاربینی.
خیتاب
رو کردن، روبرو.
خیلاف
دروغ، نیسان، اَنیسان، ناراست، نادرست.
خیلال
خلاشه، ژریز، دندان¬پریز، دندان¬فریز، دندان¬فریش، دندان¬پریش، دندان آپریز، دندان اَفریز، دندان آفریش، دندان آپریش، دندان کاو.
خیلال مەککه
دَردمنه، بَستیواج، بَستیباج. (علفی است که آن را به ترکی «یوشان» گویند.)
خیپشنه
کروت، بَشیون، بَشبَیون.
خیگه
خیگۆڵه
خیگچه.
خیگەکۆنه
شَن.
هەنگڵ خیگە
ئاخیلە
خرگر، توارە، لاد.
ئاخیلەدان
گردشدن، گردآمدن. (حلقەزدن مار مثلأ یادگردآمدن مردم.
ئاخیە
آخیە، میخ آخور.
ئەخیاوان
ئەڵقەی ئاخیە
کچەی آخور.
تەسخیر
گرفتن ،دستگیر کردن ،رام کردن.
داڕوخیان
رَخیدن، فرو ریختن، ریزش کردن.
درۆخیان
اُرغیدن، گیریدن، خاریدن، خارخارکردن.
دەخیل!
زنهار!، زینهار!
زەخیره
مایه، آمُرغ، نُخی، اَندوخته، اَنباشته، پَس انداز.
زەخیرەکردن
مایەکردن، آمرغیدن، انباشتن، انبارکردن، اندوختن، پس اندازکردن.
شۆخیباز
شوخ، شنگ، شنگول، لوده، شوخی باز، خیتال باز
هەڵچەرخیان
بَرتافتن، بَرگشتن، بَرگَردیدن.
پردۆخیان
پرهودن، برهودن، برهودن، بیهودن، هودن. (نیم سوخته شدن پارچه.)
پردۆخیاک
پَرهوده، بَرهوده، بَیهوده، بَیهود، هوده، پید. (پارچەی نیم سوخته.)
چوکڵەخیگه
چوبَک، چوبَک خیگ.
چەرخیان
چَرخیدن، گَردیدن، چَرخ خوردن.
ڕووخیان
رَخیدن، ریختن، خراب شدن.
ڕووخیاگ
آوار، خراب، رَخیده، ریخته.
کۆخین
خَویدن، سرفیدن، کوکیدن، کوخیدن، سُرفه کردن