تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



خزیان
لَغزیدن، لَخشیدن، شخیدن، شخشیدن، غَژیدن، خَریدن، لَغز، لَغزش، لَخشه، لیزیدن، لَخشَک، شکوخ، اشکوخ، رَمژک، سَریدن.
خزیان
خَزیدن. (آهسته به جای در شدن)
هەڵخزیان
بَرخزیدن، بالاخزیدن، برکشیدەشدن.