تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



خرمه
کُلوج. (صدای جاییدن [جویدن] خیار تر مثلاً یا صدای خوردن ملخ چیزی را.)
خرمه
تُرُب. (صدای پای ستوران)