تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



حیله
زرق، شید، تَبند، دَغا، ریو، هَرنوت، نیرَنگ، تَنبُل، سالوس، آورَند، دوبال، دوال، دویل، داغول، سوفته،
حیله
شَیهه. (صدای اسپ.)
حیلوگوڵ
هل¬وگُل، یادبود.
حیلەباز
دَوی، گُربُز، رَیمَن، داغول، دغاباز، دوال باز، نیرنگ¬باز... .
حیمایەت
کُمَک، هوبهف هوبَر، هویهف پشتی، پشتیبانی، اندخسیدن.
حیکمەت
فرزو، فرزان، فرزبود، دانش.
ئیحیا
زندەکردن. (مردەرا)
ئیحیا
آبستەکردن، آمادەکردن. (زمین بایر را دایرکردن)
بەحر موحیت
دریابار، دریای بزرگ.
تەحییەت
درود ،زندش. (زنده باد گفتن)
ساحیوی عەریب
سیححییە
شهندستان، بهبودستان، بیمارستان، خسته خانه
سەحیح
فاحیشە
غَر، خَشنی، روسپی، غازه، بَلاله، بَلایه، جنده، بدکار، نابکار، بی شرم، بی آبرو
لەحیم
بریزه، بیَرزه، بیَرزد، کَبد، کَبدا، کَبید، کَید، کیکَن، چسپ، جوش، پَیوَند.
لەحیم کردن
کَبدیدن، کَبیدیدن، جوش دادن، چَسپاندن، پَیوَستن، پیوند کردن.
موحیت
دَریا، دریای بزرگ.
موحیت
پَرهون، چَنبَر، کُلُفتی. ( محیط دایره)
ژنحیز
زن جَلَب، غَرتَبان، قَلتَبان. (زن قَحبه)