تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



سوورەتگەل ڕۆحانی
پیکران درخش،
ئیمتحان
رون، آورین، آزمون، آزمایش، آزمودن، زمودن، آزمون، آزماییدن.
سیارێحان
آس، اَسفرم
چەڵەحان
دست¬خواهی. (هنگامی که دست کسی را به زور ببرند پارەای از کلمات رکیک مُقفَا را گوید که دستش را بدهند.)
ڕێحان
آس، اَسپَرَم، سپَرَم، سپَرهَم، سپَرغَم، شاه اسپرم، شاه سپَرَم، شاه اَسفَرَم، شاه سفَرَم، نازبو.