تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



تەناف جل هەڵخستن
رزه ،رژه ،رجه ،راوند ،اَوننگ ،اَوشنگ.
جل
جل، جامه، رَخت، پوشاک، پوشش، پوشیدنی.
جل
جُل، جل اسپ. (مثلاً.)
جل ڕەش
جل¬کار
شاماک، رَخت¬کار. (جامەی کار کردن)
کوچک جل شتن
لَهنه، لَهنَج
جلبڕان
رَخت بُری
جلبەنی
جُلبَندی، جانتا.
جلدروو
دَرزی، دوزنده، جامەدوز.
جلشۆر
گازر، کازر، رَخت¬شو.
جلشۆر
کُدین، کُدینه، کُدَنگ، کُدَنگه، کُتَنک، کوتَنگ، کُلوتَک، فَدرَنگ، جامه کوب، رَخت کوب.
جلومل
رخت و پخت
جلوە
پَرویز، نُمایش.
جلپۆش
جل پوش، رخت¬پوش.
جلکا
جُلگاو، جُل.
جلگا
نوعی از ماهی است.
جلگه
جُلگه، دَشت، هَمواری.
جلیسقە
جلتکه، جلسقه، سینه پوش.
دەجلە
آورَند، آراوَند. (شط بغداد)
سجلل
گَرزش نامه (عرض حال عمومی)
سەدرمەجلیس
تَخش بالا،
مەجلیس
اَرِش، اَرسَن، انجمن، کُنگره، دستوانه، نشَستَنگاه، نشیمَنگاه.
مەجلیس شوورا
بارستان، جَگارستان، کَنگاشستان، کَنگاجستان.
ژێرجلەکی
زیرجُلی، نهانی، پنهانی، پوشیده. (محرمانه)
سجل ئەحواڵ