تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



جدەو
جدَو. (قفل جدو مثلاً.)
سجدە
خاک بوسی
نەجدی
کبجَة، بکَنگ، بگَنگ، نَجدی، دُم بُریده.
ویجدان
دَریایی، آگاهی، دریافتن.
پەنجدەری
پنج¬دری. [اطاقی که پنج در به حیاط یا به کوچه داشته باشد.)