تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



شلەجاف
علفی است معروف
شوجاع
گُرد، هَرو، هَزو، دلیر، دلدار، دِلاور، پردل، بی باک
شوجاعەت
نواد، دلیری، دلداری، نَترسی
عەجایبات
اَندید، شگفتنی، بولَنجَک (به معنی فرد استعمال می شود)
فرەجار
بارها، وارها، چند بار، چندین بار، بسا، چه بسا
فسنجان
پسنگان، فسنجان
قرنجانن
بشکلاندن
قوجانن
گره کردن، مُشت کردن ( مشت را گره کردن)
قووجانن
به هم گذاشتن، (چشم مثلاً)
قۆڕیجان
خولنجان، خُسرو دارو
لاجامە
لینجاو
پَساب، پَسابه، پَساوه.
لەجاجەت
ماجاز
ماجاڵ
رُستی، دَست رَس، پا، یارا، ویل.
مایجان
محرف « ماهیجان » است، اسم زن.
موجازات
سزا، کَیفَر، آفره، باداَفره، باداَفراه، شیان، پاداش. ( پاداش بدی )