تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



تەخر
هشتن ،بدرود ،واگذاردن ،واگذاشتن ،گذاشتن.
خرتەخرت
خَپ¬خَپ. (راه رفتن بچه یا موش.)
خرتەخرت
کَرکَرانک، کُرجَن، چَرندور، چرنَده، جرنَده، کَرکَری.