تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



تیمار
تیمار، چاره. (مداوای زخم یا بیمار)
تیماچ
پَرَنداخ، پَرانداخ، پیرانداخ، اَپَرنداخ، اَپیرَنداخ، سَخیتان. (پوست بز دباغی شده)
تیمسال
تَندَس، تَندَسه، تَندیس، شیوه، مانند.
تیمچه
تیمچه، سَرا، کاروان سَرا.
تین
گرمی. (که دست نسوزاند.)
تینسک
تشنه. (از «تینه» است به معنی «آّب دهن».)
تینگی
تش، تشنگی.
تینەت
گِل، گوهر، سرشت، مَنش.
تیڕەوبوون
آغولیدن، آلوسیدن، نهوریدن.
تیژ کردن
تند کردن. (آتش مثلاً.)
تیکان
لَختان، پارەها، تیکەها. (جمع است.)
تیکله
کوزه، دیزی. (گِلی)
تیکمه
پُر، آمون، آگنج، آگند، آگین، مُشت، بَیا، آموده، آگنده، اَنباشته، لَبالَب، لَبریز. (ضد «خاڵی»)
تیکه
تک، تکه، تیکه، پاره، لخت، گُراس.
تیکه
تکه، تیکه، پاره، پارچه، لُشکه، لَشک، لُخت، پرگاله.
تیکه
تکه، تیکه، نُکته.
تیکه تیکه
تیکه تیکه، پاره پاره، پارچه پارچه، لَخت لَخت، لَشک لَشک.