تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



توقیان
شکستن ،ترکیدن ،ترقیدن. (ترگیدن زخم یا ظرف از آتش.)
قاتوقڕ
نابودی، نیستی، (نابودی و نابود شدن)
قاتوقەیماخ
لاپه (کره داخ کرده آرد در آ سرخ کنند و روی درد یا زخم می گذارند)
قوتوقۆڵ
زَفت، سطَبر، درشت، گُنده، فربه
ڕووتوقووت
ڕووتوقووت