تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



تەناباز
تناباز ،رسن باز ،سازو باز (سازو: رسن) دارباز.
جادووباز
جادوباز، جادوگر، فرهست باز، فرهستگر، أفونگر.
جامباز
جانقولیباز
جَنغولَک باز، جامغولَک باز.
جننەباز
جندەباز، ژن¬باز، خانم¬باز.
جوڕەباز
جُرُەباز، باز نَر.
حوقەباز
دَوی، رَیمَن، گَربَز، داغولی، دغاباز، حقەباز، تَرَب¬باز، تردست.
حیلەباز
دَوی، گُربُز، رَیمَن، داغول، دغاباز، دوال باز، نیرنگ¬باز... .
داوباز
دامی، دام یار، دام افکن.
داوباز
دول، داغول، دُوی، گُربُز، تُنبد، سالوس، دغاباز، افسونباز، فسونگر، شیوه باز.
دەغەڵباز
دَغَلباز، دَغاباز، داوباز، دَغّل، داغول، دَگُل، دَغا، تُبند، نادرست، ناپاک.
زوانباز
زبان باز، سالوس، لیوه، دروغگو، فریبنده.
سازوباز
ساخت و پاخت، پخت و پز، بیمان، سازش، ساختن
سیحرباز
نیرنگ باز، جادوباز، افسونگر، بامبول باز
سینەباز
چَخ، سینه باز (از روی سینه جستن در بازی کفشک)
سێباز
شۆخیباز
شوخ، شنگ، شنگول، لوده، شوخی باز، خیتال باز
شێوەباز
تَبنَد، رَیمَن، داغول، دول، دَوی، گِربِز، سالوس، شنگول، شَنگُل، نیرنگ باز، دَغاباز، دَغَل باز، ریوکار، افسونگر، حقه باز، شیاد