تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



مامۆ
اَودَر، اَفدَر، عَمو، برادر پدر.
مامۆزا
عموزاده. (پسر عمو، دختر عمو)
مامۆسا
اُستا، اُستاد، آموزگار.
مامیران
مامیران. (قسمتی از زردچوبه است که چسپندگی دارد)
مامیران درگای دەم گیریان
دَهَن بستن، نَتَوانستن دَهَن باز کردن. (کنایه است.)
مامێز
مَهمیز، مَخیز، نَخیز، فَخیز.
مشک تەرامشێح
رُتَک، مُشک تَرامُشیر، مُشک طَرامُشیع، پودنه ی کوهی. ( علفی است معطر معروف که ترک آن را «کاکوتی» گویند.)
موعامەڵە
مەلامەت
همجا، نکوهش، سرزنش، سرکوبی.
نامدار
نامدار، ناموَر، نام آور، نامی. ( دارای نام و آوازه)
نامووس
ناموس، اَرز، اَرج.
نامی
رَستَنی، بَر رَسته، بالنده.
نامیە
شَسن، رویا، رویایی، بالنده. (نیروی روییدن)
نامە
اُلام، نامه، خوشته، کاغذ، دَستینه.
نامەخوا!
نام خدا!، به نام خدا! ( در مقام تمجید یا انتقاد می گویند.)
نامەد
نامَد، نیامَد، بدبختی، بدنگینی.
نامەربووت
سَنسان، سَنسَن، بی یاسا.
نامەرد
اَلِغ، حیز، نامَرد.
نەدامەت
نامَد، نیامَد، خواری.